از یه جایی به بعد

ساخت وبلاگ
آدم از یک جایی به بعد
دیگر خودش را به در و دیوار نمیکوبد،
از هر چه هست و نیست شاکی نمیشود،
از آدم ها فاصله نمیگیرد
از هیچ کس، دیگر متنفر نمیشود.
دیگر گریه نمیکند
غصه نمی خورد
از حرف کسی نمی رنجد.

دیگر صدایی، اتفاقی، بوی عطری، اسمی، زنگ تلفنی، نامه ای، خاطره ای، حرفی، رنگ پیراهنی
حواسش را پرت نمی کند.
آدم از یک جایی به بعد، دیگر منتظر نمی ماند،
دیگر عجله نمی کند، دیگر حوصله اش سر نمی رود، دیگر بی قرار نمی شود.

می دانی؟
آدم از یک جایی به بعد
فقط تماشا می کند ...
#بابک_زمانی

 

ماه ژانویه تقریبا بازای همه روزهاش اتفاقات پیش بینی نشده و غم انگیز داشت.

البته گفتن این جمله شاید خیلی شکرگزارانه نباشه ولی نوشتم که اگر یادم رفت بعدا دلیلی برای شکرگزاری روزهایی که همه چیز خوبه و اتفاقات غم انگیزی نمیفته داشته باشم.

بعد از چهار ماه درخواست مرخصی تازه نامه اومد که تا سه روز آینده برگردید سرکار اگر نه مطابق مقررات با شما رفتار خواهدشد.

و یه سری حرف و حدیث های بسیار عجیب دیگه

گرچه حوصله غصه خوردن و ناراحت شدن بخاطر اتفاقاتی که نمیتونم تغییرشون بدم رو ندارم ولی باید اذعان کنم که بابت هر کدوم از این اتفاقات یکی دو روزی ناراحت بودم و بعضی هاشون مثل این مرخصی کمی بیشتر از ناراحتی نمود داشت.

شاید زیادی به زندگی بدون تنش و دغدغه عادت کردیم و خوش گذشته چون وقتی پستهای گذشته خودم رو میخونم یادم میاد که چقدر تنش داشتیم در ایران به دلایل الکی با وجود اینکه اعتقاد داشتم زندگی بی نظیری دارم.

بهرحال اتفاق خوب و بسیار بسیار مثبت و خوشحال کننده امروزم این بود که پرونده های اسپانسرشیپی مون با موفقیت سابمیت شد درحالیکه سایت بعد از کمتر از ده دقیقه بسته شد و بازخورد آن در شبکه های اجتماعی فقط اعتراض و عدم موفقیت هست و اگر اینطور باشه برای اعتبار ما بسیار عالی خواهدبود. خیلی نگران امروز بودم چون اگر نمیشد برای اعتبار حرفه ای مون خیلی خیلی بدبود. احتمالا رقبا هم چندان موفق نبودن چون صداشون درنمیاد.

 

 

نشخوار نکن زندگی کن...
ما را در سایت نشخوار نکن زندگی کن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : kooch-e-parastooha بازدید : 138 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 6:44