فردا کلید خونه خودم رو میگیرم
بالاخره با همه مقاومت و تلاش برای موقتی نگه داشتن همه چیز زندگی راه خودش رو رفت و میرم خونه خودم.
خیلی طول کشید شاید چون همیشه از تصمیم گرفتن فرارکردم
ولی وقتی قراره یه سری اتفاقها بیفته خیلی به اراده من ربطی نداره
حس نگرانی و عدم اطمینان از همه چیز دارم و در مرور بهمن های گذشته دوباره تسلیم و سپردن انگار چاره کاره
دست از کنترل همه چیز برداشتن و فقط شاهد بودن.
آرزو نکردن و رها کردن و اعتماد کردن.
ما کنترلی روی هیچ چیزی در این دنیا نداریم و اینکه بخوایم اوضاع رو تغییر بدیم فقط دست و پازدن بیخودیه.
فقط فرکانسهامون رو پایین میاره و مانع از جادوی زندگی میشه.
بدترین اتفاقی که میتونه بیفته که نگرانی و داری براش دست و پا میزنی چیه؟
هرچی که باشه قبلا هم یه چیزی مشابهش رو تجربه کردی و راه کنار اومدن باهاش رو بلدی.
پس از الانت لذت ببر و بیخیال فردا که خودش راه حل هاشم میاره.
نشخوار نکن زندگی کن...برچسب : نویسنده : kooch-e-parastooha بازدید : 79